جدول جو
جدول جو

معنی مستقیم کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مستقیم کردن
لتصويبٍ
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مستقیم کردن
Qualify
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مستقیم کردن
qualifier
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مستقیم کردن
รับรองคุณสมบัติ
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
مستقیم کردن
اہل بنانا
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به اردو
مستقیم کردن
להכשיר
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به عبری
مستقیم کردن
kuhalalisha
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مستقیم کردن
qualificare
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مستقیم کردن
qualifizieren
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
مستقیم کردن
kwalifikować
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
مستقیم کردن
квалифицировать
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به روسی
مستقیم کردن
кваліфікувати
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مستقیم کردن
kwalificeren
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
مستقیم کردن
calificar
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مستقیم کردن
योग्यता देना
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به هندی
مستقیم کردن
qualificar
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مستقیم کردن
যোগ্যতা দেওয়া
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
مستقیم کردن
memenuhi syarat
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مستقیم کردن
nitelendirmek
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مستقیم کردن
자격을 부여하다
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
مستقیم کردن
使合格
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به چینی
مستقیم کردن
資格を与える
تصویری از مستقیم کردن
تصویر مستقیم کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مستحکم کردن
تصویر مستحکم کردن
پساختن استوار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
Directness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
directness
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
directez
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
directheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
прямота
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
прямота
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
bezpośredniość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
Direktheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
immediatezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
स्पष्टता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مستقیم بودن
تصویر مستقیم بودن
সরলতা
دیکشنری فارسی به بنگالی